آقای رئیس جمهور که دولت قبلی را با چوب ناعادلانه بی تدبیری کوبیدند باید بدانند که با ملتی بزرگ حرف می زنند که انقلاب مشروطه را در تاریخ خود به یادگار دارند ، انقلابی که قبل از انقلاب های مسکو و دیگر انقلاب های مهم جهان شکل گرفته بود، بیرون زدن بیشتر رگ گردن بعضی ها در مصاحبه ها نمی تواند نشانه دلسوزی بیشتر و کار بلدی شان باشد وقتی از مردم ایران تعریف می شود باید به شعور آنها هم احترام گذاشته شود رای دولت قبل در هشت سال قبل شش میلیون از انتخابات جدید بیشتر بود ، پس چرا از مردم ایران تعریف می شود و بعد هم به رای آنها به دولت های مختلف توهین می شود تاریخ برای همه قضاوت خواهد کرد.
به خوبی معلوم می شود که امتیاز گرفتن دولت فقط به اقتدار بیشتر ایران بستگی دارد نه بصیرت و عده و گروهی خاص چرا که آنها فقط تا جایی امتیاز می دهند که ناتوان تر شده باشند ، وگرنه اگر به اعتماد بود که گفتگوی تمدنهای آقای خاتمی خیلی برش بیشتری برای اعتماد سازی آنها داشت تا اعتدال و غیره .
اگر امریکائیان به عقلانیت کامل در مورد مردم و نظام ایران رسیده باشند دیگر نخواهند گذاشت که ایران کشتی حجت حقانیت خودش را بر نوک اشتباهات آمریکائیان براند، ولی ظاهرا این طور نیست و آنها از سر استیصال و ناچاری به این مذاکرات تن داده اند ، آنها در سوریه ضربه کاری را از ایران خورده اند ، انقلاب اسلامی ایران در قبال چپاولگری ها و تجاوزات آمریکا در موقعیتی بسیار بزرگ تر ، و در مبارزه ای به وسعت یک جبهه جهانی قرار دارد ، نه در موقعیت یک معامله در مذاکرات.
امریکائیان و شخص اوباما با مذاکرات با جمهوری اسلامی ایران ، توانستند مشروعیتی بر تجاوزات و جنایت هایشان در جهان بر جای گذارند ، و خاطرات آزار دهنده در قبل و بعد از انقلاب اسلامی و کودتاها و مسبب اصلی جنگ ها را از ذهن ها بزدایند ، آنها در پشت حقانیت انقلاب اسلامی مردم ایران، که امید و الگوی مستضعفان و ستم دیدگان جهان شده است پناه می گیرند، مذاکره با جمهوری اسلامی ایران، لباس مشروعیت بر اعمال و کردار آنها می پوشاند، و پشت معنویت انقلاب اسلامی ایران که وظیفه اش دستگیری و پشتیبانی از مستضعفان جهان است پنهان می شوند.
این مذاکرات یک هماورد دیپلماتیک بین ایران و آمریکاست هر چند از اهمیت نقش کشورهای دیگر در مذاکرات نمی کاهد ولی گویای این واقعیت است که هزینه های مورد نیاز برای دستیابی به ادامه مذاکرات و توافقات فقط بر عهده تهران و واشنگتن است نه کشورهای دیگر، همانطور که دیدیم مخالفت هر چند کمتر فرانسه در همین دور آخر، آمریکا به فرانسه می گوید شما هم باید قبول کنید چون ما این طور تصمیم گرفتیم و فرانسه هم با وجود مخالفتش قبول می کند ، و این نشان می دهد که فقط ایران و آمریکا حرف اول و آخر را میزنند و فقط این دو کشور باید از خود مایه بگذارند.
اگر کسی و یا گروهی می گویند ما داریم تلاش می کنیم تا اعتماد از دست رفته ایرانیان را بازگردانیم ، باید پذیرفت این قدرت و اقتدار ایران است که آنها را پای میز مذاکره کشانده است ، اعتماد ملت ها به ایرانیان، به خصوص بعد از انقلاب اسلامی به عنوان یک الگو مطرح هست ، این ربطی به سران سلطه طلب ندارد که اعتماد آنها را اعتمادی جهانی بنامیم، آنها از دولتی مثل دولت انقلابی احمدی نژاد ها وحشت دارند ، اینکه رئیس دولتی مدام به آمریکا برود و در داخل خاک آمریکا ، هولوکاست را که شیشه عمر سران کاخ سفید است را به چالش بکشد، این عرضه انقلابی می خواهد ، کاری هم به درست یا درست نبودن بعضی از کارهای دولت نهم و دهم نداریم ، ولی زمانی این جهت گیری ها گرفته می شد که در سالهای1385 و 1386 اوج تجاوزات نظامی و بدون دلیل امریکا به افغانستان و عراق بود و روزی نبود که ایران را تهدید به حمله نظامی نکنند و شخص و گروهی نمی تواند این را بی تدبیری نام گذاری کند، این جواب منطقی و به حق ایران به جبهه استکبار بود.
خود نگارنده بارها از دولت آقای احمدی نژاد انتقاد کردم ولی نباید حقیقتی تاریخی را تحریف کرد ، چرا که همین قضاوت امروز آقایان را ، نسل های بعد زیر ذره بین می برند ، و این در تاریخ بسیار ناعادلانه خواهد بود که بخواهیم تمکین امریکا و قدرت های جهانی را در حق غنی سازی برای ایران، همه اش را به یک دولت و یا تفکر خاصی اختصاص بدهیم.
این در تاریخ ثبت شده است که انسان های دارای ارزش های بالاتر نمی توانند با یک جبار و متجاوز و دیکتاتور که نمونه واقعی اش همین دولت امریکاست کار کنند ، مهم تر این است که امریکا هم با این انسان های دارای ایمان های قوی و محکم کار نمی کند از بی تدبیری دولت های قبلی گفتن ، و همه انتقاد کنندگان را با یک چوب و ناعادلانه کوبیدن در شان دولت ها نیست.
دولت قبلی بدون ایراد نبود ، ولی کسانی که امروز در سایت ها و روزنامه های شان جشن هسته ای در ایران را ، امروز اعلام می کنند، جشن هسته ای زمانی بود که مقام معظم رهبری دستور شکستن پلمپ آژانس را صادر کردند ، هر زمان که امریکائیان بسته پیشنهادی به ایران داده یا بر ایرانیان تحمیل کند این بوده که خون را با خون بشویند، اگر اتهام ساختن بمب اتمی را به ما نسبت بدهند مهم نیست ، مهم این است که هیچ یک از مردم ایران با این مذاکرات مخالف نیستند که عده ای دارند از این نمد برای خودشان کلاهی بدوزند ، و غیر منصفانه بعضی شایستگی های اشخاص و یا مسئولان در دولت های قبلی را با چوب ناعادلانه بی تدبیری بکوبند.
به خوبی معلوم است که امریکا از ترس جهت گیریهای تند سیاسی کاندیداهایی جدیدی امثال آقای احمدی نژاد ها که با اشتباهی کمتر پا به میدان می گذارند ، این امتیاز را به دولت فعلی داده و در حقیقت برای این که دیگر با آنچنان دولتی در ایران برخورد نکنند حاضر شده اند به دولت اعتدال آقای روحانی باج بدهند و ما از آقای روحانی هم بسیار خرسندیم و امیدواریم که مذاکرات بدون هیچ گونه مشکلی پیش برود ، چرا که دولت تدبیر و مسئولانش کارهای بسیار بسیار سخت تر و خلاقه تری را در ادامه این مذاکرات پیش رو خواهند داشت.
در حالی که اگر از حق نگذریم بی محلی شدید آقای احمدی نژاد به مسببین اصلی و واقعی فتنه1388 چه آنهایی که رسوای خاص و چه رسوای عام شدند ، این بی محلی تا حدودی در بیرون کشیدن فتنه گران بی اثر نبود و همچون تور ماهیگیری همه فتنه گرانی که سالها در پستوها ، زیر زمین ها، سوراخ ها ، گوشه ها و زاویه ها مترصد فرصت بودند را بیرون کشید و در توری بزرگ گرفتار کرد و اگر کسانی دولت نهم و دهم را به خاطر توافقی که فقط نمره اش و امتیازاتش نسبت به توافقات در سال1382 بیشتر است به چالش بکشند بی انصافی می کنند و این موفقیت هم به خوبی پیشرفت است، خیلی خوب است که عدالت در گفتار و کردار رعایت شود.
باز هم از دولت فعلی تشکر می کنیم چرا که باعث شدند ملت ها و حتی دولت های جهان بهتر بفهمند ، سران کاخ سفید شجاعت شان را در مصاف با ایران با ترسی آمیخته به شرم باخته اند و جرات یک گفتگو با ایران را ندارند ، فقط به توجیه کردن این معنی هستند که ما توانستیم با دادن امتیازات ، مدتی جلو ساختن سلاح های هسته ای ایرانی ها رو بگیریم ، چون خوب می دانند که ایران به طرف ساخت بمب اتمی نمی رود و تنها کشوری است که آنها نگرانی از ساختن بمب اتمی در این کشور ندارند ، چرا که بمب اتمی قدرت نمی آورد زمانی قدرت چانه زنی در مذاکرات را بالا می برد ، این نشان از قدرت ایران و سرسپردگی آنان پیش صهیونیست ها دارد و به خوبی نشان می دهد یک کشور برای به دست آوردن اقتدار در دنیای امروز، به چیزی بیشتر از لبخند های دیپلماتیک و داشتن تدابیر شخصی و گروهی خاص درون یک دولت نیاز دارد.
مذاکرات ژنو اگر انشالله طبق برنامه تا آخر پیش برود و ادامه یابد برای ایران یک برد محسوب می شود جدای از اینکه برای امریکا هم برد است البته برای آمریکا نساختن بمب اتم در ایران برد نیست، ولی باید بپذیریم که این مذاکرات پایان مصاف ما با استکبار آمریکا نخواهد بود ، تاریخ آمریکا به ما می گوید که آنها مثل آب خوردن مذاکرات و حتی قرارداد های بین المللی شان را به راحتی ندیده می گیرند البته گفتن مرگ بر آمریکا در سیزده آبان امسال که بعضی از همین آقایان مخالفش بودند در پذیرش این مذاکرات بی نتیجه نبوده است و گفتن بعضی کارهای درست دولت قبلی هم معنی اش این نیست که دولت فعلی نمی تواند کارایی آنها را نداشته باشند.
اگر کشورهای غربی به این نتیجه نمی رسیدند که تحریم ها علیه ملت ایران کارساز نیست و در پیشبرد اهداف آنان موفقیت آمیز است تن به چنین توافقنامه ای نمی دادند و همچنان بر طبل تحریم ها می کوبیدند و این توافق آنها در سایه تحمل مردم ایران در سختی های اقتصادی و بعضی تدبیرهای دولت قبلی به دست آمد که توانستند همراه مردم تهدیدها و تحریم ها را به فرصت و جهشی علمی برای مردم ایران تبدیل کنند ، همین که دولت توانست مذاکرات را به نتیجه برساند هنر کرد و نقطه قوت دولت به حساب است چرا که همین استارت می تواند ظرفیت های نهفته مردم ایران را شکوفاتر کند.
چرا که امریکائیان در همین حد هم دچار تناقص گفتاری شده اند رئیس جمهور آمریکا بیان می کند که ایران با توجه به تاثیر تحریم ها پای میز مذاکره آمده است ، 24ساعت بعد وزیر خارجه اش اعلام می کند، تشدید تحریم ها علیه ایران بی اثر بود و ایرانیان با تحریم ها از مواضع خود عقب نشینی نکردند ، و برای اینکه خودش را بهتر از هم قطارانش توصیف کند می گوید ما راهی جز توافق نداشتیم، زیرا ایران در سال 2003 که به دولت قبلی آمریکا پیشنهاد توافق داد164 سانتریفیوژ داشت و ما توافق را نپذیرفتیم و حالا ایران19 هزار سانتریفیوژ دارد ، پس نشان می دهد که از ترس بیشتر در پیشرفت غنی سازی ایران ، این مقدار امتیاز را داده اند ، دیپلماسی ایران هم برای جهانی تر شدن به چنین تجربه هایی نیاز دارد.
پر واضح است که نتیجه عقلانی بگیریم که این توافق یک دستاورد ملی است که تمام آحاد مردم ایران در آن شریک هستند و ثمره مقاومت10 ساله مردم و دولت های ایران بوده است ، و نگوئیم بی تدبیری دولتی خاص و یا تدبیر گرایی دولت دیگر، باعث این اتفاق شده است که این عین بی انصافی ست.
دولت محترم همت کرد چرا که توافق هسته ای ایران و 1+5 به یک معنی شکستن سد تحریم ها و به رسمیت شناختن حق غنی سازی ایران به خودی خود است ، قعطنامه های قبلی من بعد، سندیت خود را طبیعتا از دست خواهند داد ، چرا که قعطنامه ها فقط به بهانه استفاده ایران از سوخت هسته ای ساخت بمب اتمی صادر شده اند و دیگر حتی برای متحدین آمریکا مثل قبل اثر گذار نخواهد بود.
فقط ما نبردیم ، آنها هم که توانستند سطح علمی ما را تا یک جایی متوقف کنند البته این علم در ساختن سلاح بود و به درد ایران نمی خورد برایشان کافی است و امتیاز برگ برنده ما ، یعنی آس ما را در بازی در مذاکرات را گرفتند ، بیست درصد غنی سازی می توانست قدرت امتیاز گیری بیشتری هم داشته باشد و مسلما امریکایی ها هم این قدر نرم نیستند که به بهتر از چیزی که نگیرند بهتر از آن را ندهند، البته همین که دولت محترم توانست سد تحریم ها را بشکند خیلی کار مهمی انجام داده است ، آرزوی توفیق برایشان داریم و هم چنان که حضرت آقا (حفظ اله) صریحا همان اول فرمودند که به لطف و مدد الهی و دعای مردم همراه با ارزش ها به بهترین نحو مذاکرات و توافق ها ادامه پیدا کند.
و چون مردم شیعه ایران این حماسه تاریخی را رقم زدند باید این سروده را به مردم عزتمند و با شعور و سرافراز ایران با هر گونه سلیقه ای خواند:
آمریکا و ایادی اش و دشمنان داخلی و خارجی نظام مقدس جمهوری اسلامی باید بپذیرند که مردم عزتمند ایران هر زمانی که ببینند دشمنانشان به حق عمل نمی کنند و از باطل هم دست نمی کشند ، بیشتر در راه حق گام بر می دارند و به دیدار خداوند و به جهاد در راه خدا می شتابند چرا که مرگ را جز سعادت و زندگی با ستمگران را جز مایه دلتنگی نمی بینند: زمانیکه حق سر به زیر است ، زمانی که دین و مروت پایمال و زبون و اسیر باشد ، مهر به لب نهادن گناه است و خاموشی بدترین اشتباه است ، چرا که این اساس و مرام حسین است ، روح و رمز قیام حسین است ، یا که آزادگی یا شهادت ، حاصلی از کلام حسین است ، شیعه حسین همین سان غیور است که تا ابد از زبونی به دور است ، خدایا: شیعه و تن به بیداد دادن !؟ شیعه و مهر بر لب نهادن!؟ شیعه و در مذلت فتادن!؟ شیوه شیعه هرگز نه این است ، شیعه نبود هر آن کس این چنین است ، واندر آنجا که ظالم به مستی بر سر خلق می کوبد آزاد ، واندر آنجا که ظلم و بیداد می کشد از قلب مظلوم فریاد ، راستی زندگی ناگوار است و مرگ بالاترین افتخار است ، زآن شهید سر از دست داده ، زآن فداکار در خون فتاده ، جاودان آید این بانگ پر شور لا الاالموت الا سعادت.